بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام به همه مخصوصاً اهل شعر و ادب
این چند بیت را در بیست و چهارم مهر سال 70 خط خطی کرده ام
بزرگواران کم و زیادش را بر من می بخشند :
چه میکشم !
باور نمیکنی که من اینجا چه میکشم !
پرسیدهای ز من که من آیا چه می کشم
آنگونه تشنهام که چو ماهی درون تنگ
طرحی برای خویش ز دریاچه می کشم
وقتی که پشت جنگل عاشق شکسته است
از دست باد پس من تنها چه میکشم !!
گر از نشیب زخمی این جاده بگذری
انصاف میدهی که از این « پا » چه میکشم
دزدی در این دیار حلال است ، من ـ مپرس ـ
زین کاروان رفته به یغما چه میکشم
من گریه بر دو دیدهی صحرا کشیدهام
معلوم نیست بر لب دریا چه میکشم
من آه میکشیدم و دیدند شیشهها
طرح نگاه پنجره را با چه میکشم
« عابد » ز شیر بودن خود توبه کن ببین
من زان غزال وحشی زیبا چه می کشم !
زین العابدین آذر ارجمند (عابد )
تاریخ : سه شنبه 91/11/24 | 8:20 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.